برای تو میمیرم تو وانمود کن تب کردی همین برایم کافیست. | ||
تورا گم میکنم هرروز و پیدا میکنم هرشب بدین سان خواب ها را با تو زیبا میکنم هرشب مرا یک شب تحمل کن که تا باور کنی جانا چگونه با غرور خود مدارا میکنم هرشب تمام سایه ها را میکشم در روزن مهتاب حضورم را ز چشم خلق حاشا میکنم هرشب دلم فریاد میخواهد ولی در گوشه ای تنها چه بی ازار با دیوار نجوا میکنم هرشب کجا دنبال مفهومی برای عشق میگردی که من این واژه را تا صبح معنا میکنم هر شب. . . این بار تو بگو دوستت دارم... نترس... من اسمان را گرفته ام که به زمین نیاید. . . گاهی گمان نمیکنیم ولی میشود گاهی نمیشود که نمیشود گاهی هزار دوره دعا بی اجابت میشود گاهی نگفته قرعه به نام تو میشود گاهی گدای گدایی و بخت نیست گاهی تمام شهر گدای تو میشود... علی شریعتی [ یکشنبه 91/5/15 ] [ 2:19 صبح ] [ پریسا ]
[ نظرات () ]
|
||
[قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] |