من در جستجوی خویشتنمدر دو راهی اندیشه و احساساز عشق سرشارم و از اندیشه های گونه گون پرم؛اما هیچ نیافته ام باید که گذر تاریخ بر این صحرای آگاهی نگاه کند؛تا کاستی های فهم نمایان شود.و بدانم که هنوزهم نمی دانم.نه... من دیگر ناله نمی کنم ، قرنها نالیدن بس استمی خواهم فریاد بزنم!اما اگر نتوانستم سکوت می کنمخاموش بودن بهتر از نالیدن است....